راه حل کمبود اعتماد به نفس
در زیر گفتگویی بین کاربران سایت در مورد مشکل عدم به اعتماد به نفس یکی از کاربران (که در اینجا بنام سوال کننده معرفی شده) را مشاهده می کنید.
شما هم میتونید بدون نیاز به ثبت نام، در این گفتگو، و گفتگوهای مشابه، شرکت کنید.
شرح گفتگو
از کمبود اعتماد به نفس شدید رنج میبرم با اینکه کمبودی ندارم باید چکار کنم؟
بطور کلی اعتماد بنفس وابسته به داشته ها و نداشته ها نیست بلکه ریشه در باورهای شما داره.
بعنوان مثال فرض کنید از نظر پزشکی وزن استاندارد شما 65 کیلو باشه ولی شما 60 کیلو باشید اما تصور میکنید وزن ایده آل برای شما 55 کیلو هست.
در این حالت شما احساس چاقی کرده و اعتماد بنفستون کاهش پیدا میکنه.
اما دوستتون که هم قد شماست 80 کیلو هست اما احساس میکنه وزن مناسبی داره و خیلی هم راضیه و کاملا اعتماد بنفس داره.
مشابه این مثال رو در همه زمینه ها میشه زد.
در حقیقت در زمینه اعتماد بنفس اینکه واقعا چی درسته و چی غلط خیلی موثر نیست بلکه تصورات و باورهای شماست که بهتون اعتماد بنفس میده یا اعتماد بنفستون رو تضعیف میکنه.
اگر بطور جزئی تر و خاص تر بگید در چه زمینه هایی اعتماد بنفس کمی دارید، قطعا بهتر میشه راهنمائی کرد.
درهمه ی زمینه ها خودم را میکوبم و بقیه را برتر از خودم میدانم. به خودم اهمیت نمیدم نمیدونم. چرا ولی خودم را همیشه اولویت آخر میدانم و زندگی نیز متاسفانه این مشکلم را جدی تر میکند. خصوصا کنکورم که به سختی تلاش کردم ولی کنکوراولم موفق نشدم و کنکور دوم نیز امیدی ندارم.
من در همه زمینه ها اعتماد به نفس ندارم. حتی یکم استقلال فکری و عملکردی ندارم و مدام با یک حرف از این رو به اون رو میشوم. مثلا کسی در زندگیمه و برایم شناخته شدست ولی اگر کسی یه حرف عادی راجع بهش بزند دچار شک میشوم و در حد تمام کردن باهاش پیش میروم. همیشه غمگینم حتی در شاد ترین لحظاتم از هیچ چیز لذت نمیبرم. همش دلم میخواد فرار کنم و از همه دورشم. به شدت عصبی هستم بطوریکه کسی جرات حرف زدن با من را ندارد. مدام استرس شدید دارم. آرامش ندارم.
خواهش میکنم کمکم کنید. آیا این افسردگیست؟ اینکه نتونستم دانشگاه رشته ای حتی در حد اتاق عمل بیارم بیشتر بهم ضربه زد.
بنطرمن اولین کاری که شما باید بکنی این هست که خودت رو باور داشته باشی اون استعداد و توانایی های که درخودت میبینی بهش پرو بال بده و یکی از عوامل ناراحتیتون قبول نشدن درکنکور هستش. همونطور که خودتون گفتید براتون خیلی ناراحت کننده هست. اگه شرایط براتون مهیا هست حتما پیش یک مشاوره برید.
پایه اعتماد به نفس، عزت نفس است. عزت نفس تعریف ساده ای دارد:"من خودم را همینجوری که هستم قبول دارم"
ما از ابتدای زندگی بی اعتماد بنفس نبودیم با مقایسه کردن خودمان با دیگران و شکستهایی که خوردیم کم کم اعتمادی که به خودمان داشتیم را از دست دادیم و به حودمان بدبین شدیم.
ولی وقتی که یک کودک بودیم چه ذهنیتی داشتیم؟
ما خودمان را با بقیه مقایسه نمی کردیم و در نظر ما انسانها بالاتر یا پایین تر از ما نبودند همه مثل هم بودیم چون همه انسان بودیم.
پیشفرض ذهنی ما این بود من بزرگ و قوی میشم من راه رفتن و کارهای دیگر رو یاد می گیرم و معلومه که موفق میشم.
اما وقتی بزرگ شدیم و نَفس ما رشد کرد یعنی منیت و بخشی از وجودمان که با آن خودمان را از بقیه متمایز می کنیم، ارزش گذاری ما از درون ما به سمت دارایی ها و موفقیتهای ما کشیده شد.
و یک ترازو گذاشتیم و مدام خودمان را با بقیه مقایسه کردیم. لازم هست یکبار برای همیشه ارزش خودمان را از فعالیتهای خودمان تفکیک کنیم.ما خوب هستیم و خوب خواهیم بود چون ما انسان هستیم و ذات ما تغییر نمی کند فقط کافیه فعالیتهایی که انجام می دهیم مطابق با شان انسانی ما باشد.
وقتش رسیده است که به سفر زندگی که تا کنون پشت سر گذاشتیم نگاه کنیم و بگیم من قهرمان زندگی خودم هستم و لیستی تهیه کنیم از کارهایی که انجام دادیم و بهش افتخار می کنیم.
برگردیم به گذشته و از خودمان تشکر کنیم که شکست خوردم اما قویتر شدم، خسته شدم اما نا امید نشدم.
و بگیم سفر زندگی من هنوز تمام نشده و یک جشم انداز از آینده در ذهنمان داشته باشیم و مثل کودکی به خودمان اعتماد کنیم و بگیم من تلاش می کنم و آگاهیم رو بالا می برم و در آخر معلومه که موفق میشم.
من خودم این مشکل را دارم و یک راه نجات از این مشکل در من این است که یاد بگیرم خودم را با دیگران مقایسه نکنم.
هر وقت دست از مقایسه خودم بادیگران برمی دارم اعتماد به نفسم کمی بهتر می شود . این تجربه شخصی من است.
اعتماد بنفس علاوه بر باور ها کل شخصیت و تفکر شخص و فرهنگ خانواده رو در بر داره. بنا به طبیعت خلقت انسان، هر شخصی نکات مثبت و نکات منفی داره و هیچ کس نمیتونم ادعا ی خوب مطلق بودن کنه.هر کسی با مشکلات متناسب با خودش دست و پنجه نرم میکنه. افراد دارای اعتماد بنفس نه تنها خودشون رو خوب میشناسند و آگاهی لازم از نکات منفی و مثبت خودشون دارند بلکه با خودشون هم آشتی کرده اند. نکات منفی انسان به دو دسته ی کلی تقسیم میشه. دسته ی اول که غیر قابل تغییر ها اند و دسته ی دوم تغییر پذیر ها. افراد موفق و دارای اعتماد بنفس مشکلات غیر قابل تغییر خوشون رو فبول کرده و اون رو جزئی طبیعی از زندگی خود کرده اند ولی برای حل مشکلات تغییر پذیر همیشه در تلاشند. اين تلاش خودش باعث بالا رفتن اعتماد بنفس و لذت زندگی میشه. همیشه انساس هایی که دارای اعتماد به نفس پایین هستند حس یک کمبود یا مشکل دارند، اگر انسان با خودش و مشکلاتش آشنا بشود میتواند آن حس کمبود را از بین برده و حس اعتماد بنفس را در خود ایجاد کند.
برای کمک بیشتر توصیه میکنم کتاب «نیمه ی تاریک وجود» رو حتما مطالعه کنید.