نقد و بررسی سریال بازی مرکب یا Squid Game
نوشتن نقد روی یک سریال دیدنی، محبوب و با شهرت جهانی مثل سریال بازی ماهی مرکب میتونه نیاز به یک نگاه کارشناسانه به مقوله سریال سازی داشته باشه؛ اما بی تعارف سریال Squid Game (اسکویید گیم) اشکالاتی داره که اکثرا توسط بیننده آماتور هم قابل درک و تشخیص هست.
شرکت امریکایی نتفلیکس (Netflix) با همکاری با هنرمندان و بازیگران کره ای، سریال محبوب و مشهوری تولید کرد و طبیعتا این موفقیت باعث شد که بیشتر هم مورد نقد و بررسی و کنجکاوی قرار بگیره.
من (نویسنده) بعنوان یکی از بینندگان سریال بازی مرکب، تصمیم گرفتم در عین نگاه تحسین آمیزم به این سریال، بعنوان یک علاقه مند غیر کارشناس، بازی مرکب رو نقد کنم و اشکالاتش (که بنظرم من خیلی هم زیاد بود) رو لیست کنم.
البته قبل از شروع به نوشتن، اصلا باورم نمیشد لیستی که از اشکالات، خطا ها و سوتی های این سریال تهیه میکنم، اینقد طولانی بشه، اما شد!
نتیجه نگاه نقادانه من به سریال بازی مرکب، نوشته طولانی ای شد که هم اکنون در 6 قسمت بر روی سایت "هم سوالی" منتشر شده و شما که هم اکنون در صفحه ی قسمت پنجم اون هستید، میتونید شرح محتویات همه قسمت ها رو در زیر ببینید:
- قسمت اول نقد سریال بازی مرکب: شامل توضیحاتی در مورد سریال و نقد نوشته شده، بهمراه یک لیست 16 موردی از اشکالات کلی سریال و توضیح دو مورد ابتدائی لیست.
- قسمت دوم نقد سریال بازی مرکب: شامل توضیح کامل 4 مورد دیگر از 16 اشکال کلی این سریال.
- قسمت سوم نقد سریال بازی مرکب: شامل توضیح 10 مورد انتهایی از 16 اشکال کلی سریال.
- قسمت چهارم نقد سریال بازی مرکب: نقد صحنه ها، اتفاقات و سوتی های قسمت اول و دوم سریال.
- قسمت پنجم نقد سریال بازی مرکب (همین صفحه): نقد صحنه ها، اتفاقات و سوتی های قسمت سوم، چهارم و پنجم سریال.
- قسمت ششم نقد سریال بازی مرکب: نقد صحنه ها، اتفاقات و سوتی های قسمت ششم تا نهم (آخر) سریال به همراه تحلیل و نقدی در مورد نحوه پایان و آخر سریال Squid Game.
آنچه در 4 قسمت گذشته خواندیم
در سه قسمت ابتدایی مقالات نقد سریال بازی مرکب، ضمن ارائه اطلاعاتی در مورد این سریال، به 16 مورد اشکال اساسی در آن اشاره، و هر اشکال هم کاملا توضیح داده شد.
از قسمت چهارم، به بررسی صحنه ها و اتفاقات سریال پرداختیم و قسمت اول و دوم سریال رو بررسی کردیم.
تو این قسمت هم به بررسی سه قسمت دیگه از سریال Squid Game خواهیم پرداخت.
خلاصه داستان قسمت سوم سریال بازی ماهی مرکب
قسمت سوم سریال با بازگشت دوباره بازیکن ها به محل برگزاری بازی ها شروع شد و بعد هم نحوه استقرارشون و نهایتا انجام بازی دوم.
این قسمت هم مثل قسمت اول نسبتا پر محتوا و پر چالش بود و حدود 49 دقیقه طول کشید.
نفوذ راحت افسر پلیس به مجموعه محل بازی ها
تو فیلم و سریال ها، گاهی کارگردان برای با شکوه تر بودن یه قضیه، میاد در موردش اغراق میکنه و بعد که میخواد همون چیز اغراق شده رو شکست بده، اونو بصورت اغراق شده ای کوچیک میکنه.
قسمت سوم با ورود ماشین حمل بازیکن! به کشتی شروع میشه و بعد هم نفوذ افسر پلیس به کشتی و بعد هم به جزیره و محل بازی ها.
اونهمه اغراقی که در مورد امنیت محل بازی ها و نفرات زیاد محافظ و کلی دوربین و ... تو این سریال به خرج داده شد، همگی در برابر نفوذ این افسر پلیس، کلا هیچی میشه.
این جوون که هیکل و قیافه اش به همه چیز میخوره جز پلیس، براحتی وارد مجموعه میشه و بین اعضا نفوذ میکنه و تا آخرم هر کاری دلش میخواد میکنه و کسی جلودارش نیست.
کارگردان محترم! یا در اینهمه امنیتی کردن موضوع اغراق نکن، یا اینقد نفوذ این پلیس به داخل مجموعه رو راحت و ساده نشون نده.
مرگ سایلنت دایره
جالبه که وقتی این افسر پلیس با نیرو دایره در داخل ماشین درگیر میشه، این نیرو هیچ صدایی ایجاد نمیکنه که سایر نیروها خبردار بشن!
خب اشکالی نداره. منطق مهم نیست. مهم اینه که کارگردان با ساده ترین و کلیشه ای ترین روش ها، داستان رو پیش ببره!
قراره این افسر پلیس به مجموعه نفوذ کنه و چه کاریه که بشینیم فکر کنیم و یه سناریوی واقعی تهیه کنیم؟ راحت ترین سناریو رو میچینیم؛ حتی اگر غیر واقعی و غیر منطقی باشه.
نیروی خودی ما یه قهرمانه و نیروهای دشمن یه مشت احمق که با وجود کلی تجهیزات آخرم از ما شکست میخورن!
تو ادامه هم دیدیم که دختر جیب بر هم بیهوش نیست و موفق میشه با خودش چاقو بیاره.
البته از این باگ های امنیتی تو سریال زیاد بود که قبلا در موردش صحبت کردیم و در ادامه بازم به معضی موارد دیگه اش اشاره میکنم.
چه موقع شبیم؟
بازیکن ها آخر شب مجددا به جزیره منتقل شدن و بعد اونجا تعویض لباس میشن و به خوابگاهشون برده میشن. اما وقتی بیدار میشن نشون داده میشه که وقت شام هست و بعدش هم میخوابن. کاملا مساله زمان اینجا مبهمه که چه اتفاقی میفته و آیا این اتفاق همون شبه یا مثلا فردا شب بیدار میشن و دوباره باز میخوابن یا چی؟
جلودار بی خبر!
تو شب اول بازگشت، موقع گرفتن شام، نیروی مربع میاد به مرد جلودار، تعداد افرادی که به بازی برگشتن رو اعلام میکنه. باشه اما یه سوال! یعنی تا اون موقع مرد جلودار اینو نمیدونسته؟
از زمانی که نفرات وارد کشتی شدن تعدادشون مشخص بوده؛ چرا باید این صحنه بعد از این همه مراحل اتفاق بیفته؟
کارگردان در واقع میخواد تعداد برگشتی ها رو به ما بگه؛ ولی میاد با یه سناریوی غلط اینکارو میکنه.
تو این صحنه مرد جلودار به مربع میگه مراقب افرادی که برنگشتن باشید و گزارشش رو به من بدید، ولی در ادامه سریال افرادی که برنگشتن هیچ اهمیت، نقش و جایگاهی نداشتن و مشخص نیست که این دیالوگ برای چی بوده!
قاشق خالی!
موقع شام خوردن، شخص اول سریال قاشق رو میذاره تو دهنش تا مثلا نشون بده داره شام میخوره اما زاویه دوربین خوب نبوده و مشخص میشه که قاشق خالیه. کلیپ رو ببینید:
ممنوعیت دستشوئی
تو شب اول بازگشت، دختر پر حرف میخواد دستشوئی بره اما درها بستس و شروع به داد و هوار میکنه.
تا آخر سریال دیگه شما چنین چیزی رو نمیبینید و مسلمم هست که دلیلی نداره به بازیکن ها اجازه ندن شب ها دستشویی برن. حتی تو زندان و پادگان هم هرکسی میتونه شب ها دستشویی بره!
باز هم افراط و تفریط امنیتی
زمانیکه افسر پلیس شامش رو میگیره، میبینیم که کارکنان حتی داخل اتاق هم که هستن دوربین های نظارتی داره کنترلشون میکنه. اینهمه اغراق در کنترل و امنیت رو هر موقع کارگردان بخواد کلا هیچ و پوچش میکنه!
مثلا چند لحظه بعد نشون داده میشه که دختر جیب بر، دریچه هواکش دستشویی رو باز میکنه و وارد کانال تهویه میشه.
تو اتاق کارگرهای خود مجموعه دوربین نظارتی هست ولی توی سرویس بهداشتی بازیکن ها نه!
اصولا اینکه نیروی مثلث خارج از سرویس بهداشتی ایستاده بود بی معنی، و فقط برای این بود که سناریوی ورود به کانال هواکش قابل اجرا باشه.
محل سرویس های بهداشتی خیلی بزرگ بود و بعید بود که فقط مختص خانوم ها باشه و حتی اگر هم فقط برای خانوم ها بود، بازم فضای کافی وجود داشت که نیروی مثلث، داخل سرویس بهداشتی مراقب رفتار دختر پر حرف و جیب بر باشه.
نصف شب، بهترین زمان شکر آب کردن
دختر جیب بر از طریق دریچه های تهویه هوا میبینه که یه عده دارن تو یه مکانی مثل آشپزخونه شکر آب میکنن. نصف شب و وقتی همه خوابن یه عده بیدارن تا شکر آب کنن و قبلا یا بعدا نمیشد که اینکار انجام بشه!
جالبه که یه ایرانی خوش ذوق، روی صحنه شکر آب کردن، تواشیح معروف قبل از اذان های ماه رمضون (اسامی خدا) رو گذاشته که کلیپش توی اینستا پخش شده و احتمالا دیدید.
راستی یه سوال! توی کانال فلزی تهویه هوا هم موش داریم؟ مگه کانال فاضلابه؟!!!
مخاطب پیام
تو زمان خاموشی و خواب، افسر پلیس یه سری کلامت رو بعنوان پیام مینویسه. این نوشتن پیام در ادامه سریال هم وجود داره و مشخص نیست هدف از این کار چیه و مخاطب این پیام ها کیه.
برای خودش مینویسه یا میفرسته برای دیگران؟ اگر برای خودش مینویسیه چرا؟ یعنی اون کلمات رو ننویسه ماجرا رو یادش میره؟
رفتار غیر منطقی پسر همسایه
تو زمان بازی دوم، پسر همسایه که تونسته بود بازی رو حدس بزنه نه تنها تیمش رو کمکی نکرد، بلکه با راهنمائی اشتباه اونا، باعث شد جونشون به خطر بیفته.
درسته که تو رقابت، طبیعی بود که بخواد دیگران حذف بشن ولی وقتی بین اینهمه جمعیت فقط دو سه تا دوست دارید چه معنی داره که خودتون اونا رو به کشتن بدید؟ کما اینکه دیگران هم همه دنبال دوست و عضویت تو تیم ها بودن تا تنها نمونن.
این حس رقابت، باید در مراحل بعدی خودش رو نشون میداد؛ نه اینکه از بازی دوم بخواد شخصیت اول سریال رو که دوستش هست رو، به کشتن بده.
پیرمرد و بازی دوم
تو زمان بازی دوم، پیرمرده که رئیس مجموعه هست و قاعدتا همه چی رو میدونه، چرا شکل ساده تری انتخاب نکرد؟
اگر شکل نسبتا سختی که انتخاب کرد میشکست چی؟ تازه شانس آورد که شخص اول چتر رو انتخاب کرد وگرنه شکل چتر بهش میرسید!
آیا همه نیروها میدونستن این پیرمرده رئیس کل هست و نباید کشته بشه؟
براساس بازی تیله ها، احتمالا میدونستن یا حداقل مأمور مربوط به بازی پیرمرد و شخصیت اول اینو میدونسته.
اگر احیانا همشون میدونستن، چرا این موضوع رو به اون دکتر نگفتن؟
تازه ظاهرا پیرمرد انگار به شخص اول علاقه مند شده بود. حتی اگر از جون خودش خیالش راحت بوده باشه، چرا سعی نکرد به شخص اول کمک کنه که شکل راحت تری انتخاب کنه؟ اگر شکل سخت چتر میشکست و شخص اول کشته میشد، پیرمرد چه حسی داشت؟
سرسره
اگر از اینکه تاب و سرسره های غول پیکر چه ربطی به بازی دوم داشت بگذریم، یک سوال دیگه در مورد این سرسره بزرگ وجود داره.
اولین کشته بازی دوم بالای سرسره رفته بود. منطقی نیست درسته؟ میدونید چرا اینکارو کرده بود؟ چون اگر یکی اون بالا کشته شه و سر بخوره تا بیاد پائین، از نظر بصری خیلی باحال تره!
جالب اینکه حتی بعد از کشته شدن این فرد، اون نیرو بالای سرسره میمونه و پائین نمیاد اما وقتی که یکی از بازیکن ها یکی از مربع ها رو گروگان میگیره، این فرد اون بالا حضور نداره تا بتونه گروگان گیر رو بزنه!
عکس زیر بطور کامل جریان این سرسره رو بهتون نمایش میده:
فندک پر حرف
دختر پر حرف، بازی دوم رو با کمک گرفتن از فندک انجام میده. بعدم فندکش رو به مرد خلافکار میده. اینهمه امنیت ادعایی وقتی قراره کارگردان یه سناریو رو طراحی کنه، کاملا تعطیل میشه!
البته اگر بگید این فندک رو دیدن ولی استفاده ازش اشکالی نداشته، میشه عذر بدتر از گناه!
تایم بازی
برخلاف بازی اول، این بازی که 10 دقیقه بود در سریال هم 10 دقیقه زمان برد و از این نظر مشکلی نداشت.
هدف گیری دقیق
بعد از پایان بازی دوم و زمانیکه مثلث ها بازیکن های باقیمونده رو به رگبار میبندن، حتی یک تیر هم به دیوار پشتی بازیکن ها برخورد نمیکنه. یعنی اونهمه تیری که شلیک میکنن تماما به بازیکن ها میخوره و خطا نمیره و هیچکدوم هم از بدن بازیکن ها خارج نمیشه.
این در حالیه که تو رقابت تیله بازی، رقیب مرد خلافکار که کشته میشه، با اینکه تیر اندازی از فاصله نزدیکه و تعدادشم خیلی کمتره، تیر به در و دیوار میخوره!
مربع مقاوم
تو انتهای بازی دوم، یکی از بازیکن ها با سوزن یک نیروی مثلث رو مجروح میکنه و بعد با تفنگ به بازوی یکی از مربع ها میزنه؛ اما در ادامه کارگردان هر دوی این اتفاقات رو فراموش میکنه و شما نه مثلث مجروح رو میبینی و نه اثر تیرخوردگی روی صورت مربع، و نه بازوی تیر خورده! کلیپ زیر رو ببینید:
خلاصه قسمت چهارم سریال Squid Game
قسمت چهارم سریال بازی مرکب، با اعلام نتایج بازی دوم شروع، با بکش بکش های خوابگاه بازیکن ها ادامه و با لحظات حساس بازی طناب کشی، تموم میشه.
این قسمت نه به بدی قسمت دوم هست و نه به جذابیت قسمت اول و سوم که یکی از علت هاش هم جذاب نبودن رقابت طناب کشی هست.
در واقع چون همه شخصیت های اصلی سریال تو یه تیم بودن، نتیجه مسابقه از ابتدا مشخص بود. ضمنا طول مسابقه هم کوتاه بود و رقابت سایر تیم ها هم برای بینندگان اهمیتی نداشت.
مستهجن ترین سکانس این سریال هم تو این قسمت بود.
لگد های هوشمند
در ابتدای قسمت چهارم سر غذا دعوا میشه و مرد خلافکار با چند تا لگد یه نفر رو میکشه. این لگد ها همون لگد هایی بود که دختر لاغر مردنیه جیب بر، تو روز اول خورد و هیچیش هم نشد!
لگد های مرد خلافکار جوریه که هرکسی رو که کارگردان بخواد میکشه و روی هر کسی که کارگردان نخواد هیچ اثری نداره و حتی کارش به درد و دکتر و مصدومیت هم نمیکشه.
تقلب تخمی (تخم مرغی)
وقتی میخوان به دکتره تقلب برسونن، متن تقلب رو توی کاغذ و داخل خوراکی میذارن. اما مشخص نیست که چطوری این برگه داخل زرده تخم مرغ شکسته نشده گذاشته شده؟!
اصلا وقتی حضوری باهاش ملاقات دارن و میتونن بهش بگن چه نیازی به نوشته هست؟
میدونید جریان چیه؟ اگر حضوری بهش بگن ما هم میفهمیم چی گفتن! پس باید نوشته باشه که اون طرف بخونه و ما نفهمیم. برای صدمین بار منطق، قربانی سناریو سازی کارگردان شده.
بکش بکش خوابگاه!
همونطورکه قبلا گفته شد، جریان بکش بکشی که بین بازیکن ها پیش اومد کاملا نامعقول بود؛ چون اکثر این بازیکن ها افراد با مشکلات مالی بودن و نه قاتل، که براحتی دیگران رو بکشن. ضمن اینکه قوانین این توحش و دیگرکشی هم تو این سریال مشخص نبود.
یه نکته جالب دیگه هم اینکه بجز مرد خلافکار، هیچکس تو این جنگ و درگیری مصدوم و زخمی نشد. همه یا کشته شدن یا سالم موندن و حد وسط نداشت.
علت این قضیه اینه که تو سریال بازی مرکب در مورد مسائلی مثل مصدومیت، بیماری، تعویض لباس، حمام و ... هیچ ایده ای وجود نداشت و بهمین دلیل هم نشون نمیداد که کسی به اینجور چیزها نیاز داشته باشه و در آخر سریال هم که دختر جیب بر زخمی شد، درخواست کمک پزشکی نکرد!!
سکس آزاد، دستشوئی ممنوع!
فرد تبهکار بعد از اینکه زخمی شده بود و بدنش رو دکتر بخیه زد رفتش تو دستشوئی برای کارهای خاک بر سری. یکبار دستشویی رفتن ممنوعه و تایم داره و یکبار هم اینطور آزادنه و بدون نظارت!
خلاصه قسمت پنجم سریال بازی ماهی مرکب
قسمت پنجم سریال بازی مرکب میتونه رقیب خوبی برای قسمت دوم در بدی و عدم جذابیت باشه.
اتفاقات این قسمت فقط کارکرد کش دادن سریال رو داشت و نکته مهم و خاصی نداشت.
این قسمت با نمایش برنده شدن تیم شخصیت های اصلی تو بازی طناب کشی شروع شد، با نمایش جزئیات بیشتری از اقدامات تیم قاچاق اعضای بدن ادامه یافت و نهایتا هم به نفوذ افسر پلیس و وارد شدنش به محل نگهداری اسناد بازی رسید.
ورود سایلنت
تو قسمت پنجم وقتی دکتر از دست سربارها قاچاقچی فرار میکنه و وارد زمین بازی میشه، گفتگویی بین این دو نفر شکل میگیره که در نهایت سرباز، دکتر رو فریب میده و لحظه آخری که میخواد با چاقو دکتر رو بکشه، یهوئی مرد جلودار با تیر میزنتش و میبینیم که جلودار با کلی نیرو تو صحنه حاضرن.
میشه بگید اینا چطوری وارد زمین بازی شدن که دکتر و سرباز متوجه نشدن؟
برای اینکه بهتر متوجه بشید میتونید کلیپ زیر رو ببینید.
نظم زونکن ها
نظرتون در مورد این عکس و ترتیب زونکن ها چیه؟
برای راحتی شما، عدد روی زونکن رو با حروف درشت تر و قرمز مجددا روشون نوشتم.
نظم لیست
در ادامه مورد قبلی، وقتی افسر پلیس لیست بازیکن ها رو میبینه شماره یک که پیرمرد و رئیس کل هست تو پرونده نیست که طبیعیه ولی مسأله عجیب اینه که بعد از شماره 2، شماره 6 قرار داره. کلیپ زیر رو ببینید:
ممکنه بگید شاید چند تا صفحه رفته جلو ولی اگر تصویر رو با دقت ببینید میبینید که فقط یک صفحه بوده.
شلوار خیس پیرمرد
پیرمرده تو شلوارش خراب کاری کرده بود؟ چرا واقعا؟!!
آقای کارگردان ما راضی نیستیم برای غافلگیر کردن ما که این پیرمرد رئیس کل این بازی هاست، دیگه اینقد خوار و خفیفش کنی.
پایان قسمت پنجم نقد سریال Squid Game
نقد و بررسی صحنه ها و اتفاقات سه قسمت سوم، چهارم و پنجم سریال رو با هم خوندیم.
تو ادامه مطلب، به بررسی سه قسمت پایانی سریال و همینطور نحوه اتمام سریال بازی مرکب خواهیم پرداخت.
اگر میخواهید قسمت آخر نقد رو بخونید، قسمت ششم مقاله نقد سریال بازی ماهی مرکب رو ببینید.
نویسنده ی مقاله ی "نقد سریال Squid Game (قسمت پنجم نقد)"
این مطلب توسط علی متقی پور نوشته، و توسط تیم "هم سوالی"، ویرایش شده است.