طلاق بگیرم یا بخاطر بچه هام تحمل کنم؟
چند تا سوال به تلخی و ناراحت کننده ای این سوال که "طلاق بگیرم یا بخاطر بچه هام تحمل کنم و بسوزم و بسازم؟" تو زندگیتون میشناسید؟
جواب این نوع سوالات که هر روز ما در "هم سوالی" باهاش سر و کار داریم هر چیزی که باشه، تلخ و ناراحت کنندست.
اما زندگی کردن، مثل کار کردن با وسایل مختلف، یا ورود به اماکان مختلف، قوانین و قواعدی داره. یکی از قوانین زندگی اینه که همیشه اتفاقات خوبی نمیفته و گاهی نه تنها باید بین بد و بدتر یکی رو انتخاب کنیم، گاهی باید بین خیییلی بد و خیلی بد یکی رو انتخاب کنیم.
هرکسی که تو زندگی به نقطه ای رسید که بدنبال پاسخ سوال بالاست، اولین قدمی که باید برای رسیدن به جواب سوالش برداره اینه که واقع گرا باشه و بپذیره که زندگیش در نقطه ای قرار گرفته که باید یک تصمیم سخت بگیره.
قبل از اینکه بدنیال جواب این سوال باشید، با خودتون رو راست باشید و بپذیرید که جواب این سوال هر چی که باشه، یک مسیر سخت هست.
بعد از اینکه آمادگی پذیرش واقعیت رو پیدا کردید باید به خیلی از سوالات پاسخ بدید که هیچکس جای شما نمیتونه به اون سوالات جواب بده.
پاسخ هایی که شما به این سوالات میدید میتونه مشخص کنه که بهتره که بمونید یا برید.
یکی از این سوالات اینه که براتون آینده و زندگی خودتون مهمتره یا فرزندانتون؟
وقتی یک خانواده ای دچار مشکلات جدی ای هست که حداقل یکی از طرفین مایل به طلاق میشه، در چنین وضعیتی، هم زوجین و هم فرزندان قطعا آسیب می بیننن. هیچ راهی وجود نداره که کسی بخواد از آسیب این اتفاق فرار کنه. اما واقعا میشه که کاری کرد که با کمترین صدمات، مشکل تا حدودی رفع بشه.
همونطورکه زندگی در کنار هم، فرهنگ و قواعد خاصی رو میطلبه، طلاق گرفتن هم فرهنگ خودش رو داره.
قطعا مطلوب ترین حالت برای یه کودک اینه که در کنار پدر و مادر خودش بزرگ شه اما بشرط اینکه این پدر و مادر بتونن شرایط حداقلی ای رو برای رشد و امنیت روحی و روانی کودک فراهم کنن.
در صورتیکه پدر و مادر بواسطه اختلافات زیاد، مدام با هم دعوا و درگیری داشته باشن، این وضعیت قطعا به روحیه فرزندان اثر منفی خواهد داشت.
اما پاسخ ثابت به این سوال که جدایی پدر و مادر به فرزندان بیشتر لطمه میزنه یا زندگی در یک محیط پر تنش و دعوا، تقریبا محال است.
به اندازه همه زوج ها و فرزندان جهان، برای این سوال جواب های متفاوت است. هیچ جواب ثابتی برای همه شرایط وجود نداره.
بعنوان مثال فرض کنید یک مرد و زن فهمیده و منطقی بعد از سال ها زندگی به این نتیجه می رسند که اگر جدا از هم زندگی کنن به نفع هر دوشون هست. این زن و مرد یک پسر 19 ساله دانشجو دارن. خب در این حالت بنظر نمیرسه طلاق و جدایی این زوج اتفاقی بدتری از این باشه که اون پسر بخاطر فرار از دعواهای مکرر والدینش از محیط خونه متنفر باشه.
اما در حالت دیگه خانواده ای رو تصور کنید که زندگی آروم و خوبی داشتن اما یکی از زوجین به هر دلیلی با فرد سومی وارد رابطه میشه و بعد از لو رفتن ماجرا، یکی از طرفین به این فکر میکنه که آیا طلاق بگیره یا بخاطر فرزندانش گذشت کنه.
در چنین خانواده ای مسلما طلاق صدمات بدتری خواهد داشت چرا که محیط خانواده برای فرزندان یک محیط مناسب بوده و به یکباره یک مشکل ایجاد شده که قطعا فرزندان آمادگی ذهنی و روانی این اتفاق رو ندارن.
ما سعی کردیم در دو حالت بالا، دو نسخه متفاوت بدیم اما واقعیت اینه که حتی در این حالات خاص هم نمیشه با قطعیت گفت چه کاری بهتره.
صدها فاکتور مثل تعداد، سن، جسنیت و روحیات فرزندان، شرایط مالی، علت اختلاف، حضانت، خانواده های زوجین، فرهنگ خانوادگی و جامعه زندگی و ... در پاسخ به این سوال موثره.
اما نکته مهم اینه که حتما توجه داشته باشید نه طلاق همیشه بهترین راه حله و نه تحمل، بهترین خدمت به فرزندان.
ضمنا این رو هم بدونید که بهترین راه حل برای شما، ممکنه بهترین راه حل برای فرزندتون نباشه. یعنی مثلا ممکنه طلاق بنفع شما باشه ولی به ضرر فرزندانتون یا شاید طلاق به ضرر شما باشه ولی بنفع فرزندانتون. همچنین ممکنه طلاق بنفع بعضی از فرزندانتون باشه و تحمل بنفع بعضی دیگه.
علت طلاق هم یک فاکتور تاثیر گذار هست. طلاقی که بخاطر اعتیاد زن یا مرد اتفاق میفته با طلاقی که بهانه اش عدم صداقت همسر هست متفاوته و هر چند که اسمش یکسانه ولی عملا خیلی متفاوته.
برای اینکه کسی بتونه جواب دقیقی به سوال شما بده لازمه که از همه مسائل زندگی شما و فرزندانتون با خبر باشه و در غیر اینصورت هر جوابی به این سوال اشتباهه!
صفحات مرتبط با طلاق
نظرات کاربران و مردم در مورد طلاق یا صبر؟
اگه بتونید با وجود اینکه تو زندگیتون مشکل وجود داره اما بخاطر آینده بچه هاتون سکوت کنید و زندگی بدون دعوا و در آرامشی رو برای بچه هاتون رقم بزنید، حتما به زندگیتون ادامه بدید.
اما اگه قرار باشه تو خونه همش مشکل و دعوا باشه، روحیه بچه ها بیشتر آسیب میبینه و بنظر من هیچ فایده ای نداره.
اگه مشکلتون با مشاوره حل نشد با بچه هات قدم به قدم و آروم آروم در این مورد حرف بزن و برای طلاق وضعیت فکری و روحیشون رو آماده کن و دلایلت برای این کار رو بهشون توضیح بده تا بهت حق بدن. بهشون بگو که فرقی نمیکنه دادگاه حضانتشون رو به کی بده، در هر حال آنها از طرف مقابل محروم نمی شن و دادگاه روز و ساعت ملاقات براشون تعیین میکنه و بزار اونها بفهمند این یک انتخاب بین بد و بدتره و بهت حق بدند که بخواهی برای خودت حق زندگی قائل بشی.
زندگی دنیا دو روزه نمی شه که با حرص و جوش سپریش کنی و تا به خودت بیای پات لب گور باشه و از زندگی هیچی نفهمیده باشی! تو هم همون قدر که بچه هات حق خوشبختی دارند این حق رو داری. تازه من خیلی از بچه های طلاق رو می شناسم که بعد یکی دو سال با شرایط کنار اومدن و خوب هم زندگی کردند!