تحمل ناراحتی بعد از ازدواج پسر مورد علاقه
در صفحه ی چطور غم ناراحتی قطع رابطه با دوست را تحمل کنیم؟ در زمینه ی تحمل ناراحتی بعد از قطع رابطه با دوست پسر صحبت کردیم. اما گاهی جدایی از دوست پسر، نه بواسطه قهر و کات، بلکه بواسطه ازدواج پسر اتفاق میفته.
یک نمونه از این مشاوره ها رو با هماهنگی شخص "سوال کننده" منتشر کردیم که در ادامه میتونید این مکالمه و نظرات کاربران را مشاهده کنید.
پیام اول سوال کننده
من ۲۴ سالمه. حدود یک سال و نیم قبل با پسری از دانشگاهمون دوست شدم. قصدمونم ازدواج بود. دو ماه بعد از رابطمون خانوادم فهمیدن و عصبی از این که چرا با پسری دوستم. اونم زود خانوادش رو برای خواستگاری فرستاد اما چون از دو شهر متفاوت بودیم و اونم سرباز بود و کار نداشت، خانوادم قبول نکردن ولی ما به امید اینکه کار پیدا میکنه و خانوادم رو راضی میکنیم رابطمون رو ادامه دادیم. تا همین یک ماه پیش که چون داداشش هم با یه دختر رابطه داشت و خانوادش راضی نشدن، پسر مجبور شد بره با یکی دیگه ازدواج کنه. خانوادش اینم تحت فشار گذاشتن که با دخترعموش ازدواج کنه. قبلا هم بهش میگفتن اما اون زیر بار نمیرفت.
چند وقت پیش زنگ زد و گفت که داره ازدواج میکنه. من امید داشتم ک دروغ باشه و بعد یه مدت برگرده اما دیشب پیام داد و سال نو رو تبریک گفت و فهمیدم که واقعا ازدواج کرده اما هنوزم منو دوس داره. منم خیلییی دوسش دارم و اصلا نمیتونم فراموشش کنم چون تنها پسری بود که به نظرم باهاش خوشبخت میشدم. از هرلحاظ باهم جور بودیم. الان از فکر اینکه ازدواج کرده و دیگه بهم نمیرسیم دارم دیوونه میشم.
لطفا بهم بگین چیکار کنم از ذهنم و قلبم بیرونش کنم چون اون دیگ متأهله؟
پاسخ اول تیم پاسخگوئی
اولا که حق با خانوادتون بوده و این ازدواج اصلا درست نبوده. ازدواج بین دو نفر از دو شهر متفاوت اصلا توصیه نمیشه؛ ضمن اینکه پسری که هنوز درگیر خدمت سربازی هست و شغل مشخصی نداره، اصلا شرایط مناسب برای ازدواج رو نداره.
اما اینکه شما چنین فردی رو مناسب زندگی میدونستید نگران کننده هست. الان مهمتر از اینکه ایشون رو چطوری فراموش کنید اینه که شما ممکنه تو انتخاب بعدیتون هم دچار اشتباه بشید و صدمه جبران ناپذیری به زندگیتون بخوره.
دقت کنید "خوب بودن" برای موفقیت یک ازدواج کافی نیست
الان یه سوال، اگر بپذیرید که ایشون بدلایل زیر:
- مسافت
- بیکاری
- عدم استقلال و قدرت کافی برای انتخاب همسر
- عدم توان عمل خلاف نظر خانواده
شخص مناسبی برای ازدواج با شما نبوده، بازم همون احساسات قبلی رو نسبت بهشون دارید؟
پیام دوم سوال کننده
اون موقع ک خانوادم مخالفت کردن من خودمم میدونستم شرایطش مناسب نیس. اون خودشم میگفت باید یه مدت صبر کنیم ولی برای اینکه خانوادم و من خیالمون از بابت اینکه قضیه براش جدیه راحت شه، پاپیش گذاشت. اینم بگم که از حدود هفت ماه پیش میرفت سرکار. سربازیش تموم شد. داشت شرایطش جور میشد. این وسط خانواده اون مجبورش کردن که با دختر عموش ازدواج کنه. منم ازش ناراحتم که نتونسته بخاطر دختری که خودش میخواد به خانوادش نه بگه. ولی اخلاق های دیگه که تو مدت یه سال و نیم با هم بودیم، بدی ندیدم ازش.
خودمم تصمیم گرفتم که بعد این بدون اینکه نظر خانوادم رو بدونم با هیچ پسری وارد رابطه نشم. اما الان مشکلم فراموش کردن اونه. خاطره هاش و حرفاش که یادم میفته خیلی اذیت میشم. نمیدونم باید چیکار کنم.
پاسخ دوم تیم پاسخگوئی
ببینید اگر جدایی از ایشون براتون سخت نبود، عجیب بودید.
این حستون کاملا طبیعیه و نشون میده سالم هستید.
اگر کسی بتونه راحت دل بکنه، حتما عاطفه و احساساتش لطمه خورده
ولی مهم اینه که بدونید که نه اولین نفری هستید که این اتفاق رو تجربه میکنه و نه آخرین نفر. تقریبا همه ی آدم ها این مساله رو تجربه میکنن و گاها چند بار هم تجربه میکنن.
شاید در کوتاه مدت این قضیه اذیتتون کنه ولی بهتره که توجه داشته باشید که براتون یه تجربه ارزشمند بوده و تو رابطه بعدیتون خیلی بهتون کمک میکنه.
شما بخودتون القای منفی نکنید، مطمئن باشید خود به خود این مشکل حل میشه و در ارتباط بعدیتون چنان عاشق طرفتون میشید که به حس امروزتون میخندید و دور از جون میگید چقد احمق بودم.
برای این روزهای فراموشی بهتون توصیه میکنیم حتما فعالیت های جانبیتون رو زیاد کنید بگونه ای که وقتتون پر باشه و بیکار نباشید که هی فکر و خیال بیخود کنید.
قوی باشید و بدونید از هر خوبی، خوب تری هم هست و اگر خودتون رو ارتقاء بدید و روح و روانتون رو سالم نگه دارید مورد های بهتری در ادامه زندگی پیدا خواهید کرد.
راستی بهتره که سوال و جواب صفحه تحمل ناراحتی بعد از قطع رابطه با دوست پسر رو هم بخونید.
نظرات کاربران
دوست گلم ازدواج دوستتون یه اتفاق بد بود که رخ داد و تموم ش دو رفت. کاری هم از شما بر نمیاد. اما چیزی که شما باید انجام بدین اینه که تمام خاطره هاشون رو از ذهنتون پاک کنید. کار خیلی مشکلیه اما هروقت یاد ایشون افتادی به خودت بگو بسه دیگه و فکرت رو سمت دیگه ای منحرف کن. عکس ایشون، عکس نوشته ها، موزیک ها، و شماره تلفن اکانت های مجازی و هرچیزی که اون رو تو ذهنت میاره رو نابودش کن
نکته ی دوم اینکه هیچ آدمی کامل نیست، یه روز که حالت حسابی خوبه یه کاغذ و خودکار بردار ویژگی های بدشو که اون روز ها بخاطر علاقت نمیدیدیش یا ساده ازش میگذشتی بنویس. یه فهرست بلند درست کن برا خودت و یکبار دیگه بخون که تو ذهنت بمونه بعد کاغذ و تا کن و بنداز دور.
همچنین میتونی یه سرگرمی خوب پیدا کنی و با دوستات بری بیرون و خیلی کارای دیگه که فکرت درگیر بشه و به اون فک نکنی.
اولین نکته اینکه به هیچ وجه برای اینکه اون فرد رو فراموش کنین اجازه ندهید فرد دیگری وارد زندگیتون بشه.
راه های پیشنهادی برای اینکه اون فرد رو از یاد ببرید، ابتدا تمام احیانا عکس و یا شماره و هر شیء ای که اونو یاد شما بیندازد، حذف کنید.
سعی کنید تا جایی ک می توانید اطراف خود رو شلوغ کنید، مثلا دوست هاتون، اقوام و ...
یک لیست از کارهایی که براتون لذت بخش هست رو تهیه کنید و سعی کنید اون هارو انجام بدید.
به هیچ وجه آهنگ غمگین گوش ندهید چون ناخودآگاه باعث ناراحتیتان می شود.
امیدوارم مفید باشه براتون.
گذشت زمان مرهم درد شماست. فقط باید صبور باشید و سعی کنید در ذهنتان او را در کنار همسرش تصور کنید و این تصویر را در ذهنتان عادی کنید و در رویای خود آینده ای زیبا برای خودتان به تصویر بکشید.
با بهترین آرزوها